شرایط امر به معروف ونهی از منکر

(مسأله 2789) چند چیز شرط است در واجب بودن امر به معروف و نهی از منکر:

اوّل: آنکه کسی که می‌خواهد امر و نهی کند، بداند که آنچه شخص مکلّف بجا نمی‌آورد واجب است بجا آورد، و آنچه بجا می‌آورد باید ترک کند و بر کسی که معروف و منکر را نمی‌داند واجب نیست.

دوّم: آنکه احتمال بدهد امر و نهی او تأثیر می‌کند، پس اگر بداند اثر نمی‌کند واجب نیست.

سوّم: آنکه بداند شخص معصیت‌کار بنا دارد که معصیت خود را تکرار کند، پس اگر بداند یا گمان کند یا احتمال صحیح بدهد که تکرار نمی‌کند، واجب نیست.

چهارم: آنکه در امر و نهی مفسده‌ای نباشد، پس اگر بداند یا گمان کند که اگر امر یا نهی کند، ضرر جانی یا عرضی و آبروئی یا مالی قابل توجّه به او می‌رسد واجب نیست، بلکه اگر احتمال صحیح بدهد که از آن ترس ضررهای مذکور را پیدا کند واجب نیست، بلکه اگر بترسد که ضرری متوجّه متعلِّقان او می‌شود واجب نیست، بلکه با احتمال وقوع ضرر جانی یا عِرضی و آبروئی یا مالی موجب حَرَج بر بعضی مؤمنین، واجب نمی‌شود بلکه در بسیاری از موارد حرام است.

(مسأله 2790) اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می‌دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه، باید ملاحظه اهمیّت شود، و مجردّ ضرر، موجب واجب نبودن نمی‌شود، پس اگر توقّف داشته باشد، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن

(مسأله 2791) اگر بدعتی در اسلام واقع شود، مثل منکراتی که دولتهای جائر انجام می‌دهند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظنّ به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی‌کند.

(مسأله 2792) اگر احتمال صحیح داده شود که سکوت موجب آن می‌شود که منکری معروف شود یا معروفی منکر شود واجب است خصوصاً بر علماء اعلام اظهار حق و اعلام آن، و جایز نیست سکوت.

(مساله 2793) اگر سکوت علماء اعلام موجب تقویت ظالم شود یا موجب تأیید او گردد یا موجب جرأت او شود بر سایر محرّمات، واجب است اظهار حق و انکار باطل، اگر چه تأثیر فعلی نداشته باشد.

(مسأله 2794) اگر سکوت علماء اعلام باعث شود که مردم به آنها بدگمان شوند و آنها را متهم کنند به سازش با دستگاه ظلم، واجب است اظهار حق و انکار باطل، اگر چه بدانند جلوگیری از محرّم نمی‌شود و اظهار آنها اثری برای رفع ظلم ندارد.