شرائط جنس و عوض آن
شرائط جنس و عوض آن
(مسأله 2084) جنسی که میفروشد و چیزی که عوض آن میگیرند پنج شرط دارد:
اوّل: آنکه مقدار آن وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد.
دوّم: آنکه بتوانند آن را تحویل دهند، بنابراین فروختن اسبی که فرار کرده صحیح نیست.
سوّم: خصوصیّاتی را که در جنس و عوض هست و به واسطة آنها میل مردم به معامله فرق میکند معیّن نماید.
چهارم: کسی در جنس، یا در عوض آن حقّی نداشته باشد؛ پس مالی را که انسان پیش کسی گرو گذاشته، بدون اجازة او نمیتواند بفروشد.
پنجم: آنکه خود جنس را بفروشد به منفعت آن را، پس اگر مثلاً منفعت یک سالة خانه را بفروشد صحیح نیست ولی چنانچه خریدار بجای پول منفعت ملک خود را بدهد، مثلاً فرشی را از کسی بخرد و عوض آن یک سالة خانة خود را به او واگذار کند اشکال ندارد و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
(مسأله 2085) جنسی را که در شهری با وزن یاپیمانه معامله میکنند؛ در آن شهر انسان باید با وزن یاپیمانه بخرد؛ میتواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله میکنند، با دیدن خریداری نماید.
(مسأله 2086) چیزی را که با وزن خرید و فروش میکنند با پیمانه هم میشود معامله کرد، به اینطور که اگر مثلاً میخواهد ده من گندم بفروشد؛ با پیمانه ای که یک من گندم میگیرد ده پیمانه بدهد.
(مسأله 2087) اگر یکی از شرائط هائی که گفته شد باطل است، معامله باطل است، ولی اگر خریدار و فروشنده راضی باشند که در مال یکدیگر تصّرف کنند تصّرف آنها اشکال ندارد.
(مسأله 2088) معاملة چیزی که وقف شده باطل است، ولی اگر بطوری خراب شود که نتواند استفاده ای را که مال برای آن وقف شده از آن ببرند، مثلاً حصیر مسجد بطوری پاره شودکه نتوانند روی آن نماز بخوانند، فروش آن اشکال ندارد و درصورتی که ممکن باشدباید پول آن را د رهمان مسجد به مصرفی برسانندکه به مقصود وقف کننده نزدیکتر باشد.
(مسأله 2089) هرگاه بین کسانی که مال را برای آنان وقف کرده اند بطوری اختلاف پیدا شود که اگر مال وقف را نفروشند، گمان آن برود که مال یا جانی تلف شود؛ میتوانند آن مال را بفروشد و به مصرفی که به مقصود وقف کننده نزدیکتر است برسانند.
(مسأله 2090) خریدو فروش ملکی که آن را به دیگری اجاره داده اند اشکال ندارد، ولی استفادة آن ملک د رمدّت اجاره مال مستأجر است. و اگر خریدار نداند که آن ملک را اجاره داده اند، یا به گمان اینکه مدّت اجاره کم است ملک راخریده باشد، پس ازاطلاع میتواند معاملة خودش را بهم بزند.