مسائل متفرّقه زناشوئی
مسائل متفرّقه زناشوئی
(مسأله 2439) کسی که به واسطه نداشتن زن به حرام میافتد، واجب است زن بگیرد و همچنین زنی که به واسطه نداشتن شوهر به حرام میافتد واجب است اقدام به شوهر کردن نماید.
(مسأله 2440) اگر شوهر در عقد شرط کند که زن باکره باشد و بعد از عقد معلوم شود که باکره نبوده، میتواند عقد را بهم بزند.
(مسأله 2441) اگر مرد و زن نامحرم در محلّ خلوتی باشند که کسی در آنجا نباشد و دیگری هم نمیتواند وارد شود، چنانچه بترسند که به حرام بیفتند باید از آنجا بیرون بروند و نمازشان درآنجا صحیح نیست ولی اگر طوری باشد که کس دیگر بتواند وارد شود یا بچّهای که خوب و بد را میفهمد درآنجا باشد، اشکال ندارد.
(مسأله 2442) اگر مرد مهر زن را در عقد معیّن کند و قصدش این باشد که آن را ندهد، عقد صحیح است ولی مهر را باید بدهد.
(مسأله 2443) مسلمانی که منکر خدا یا معاد یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است و انکار آن، انکار نبوّت پیغمبر| است، مرتّد است.
(مسأله 2444) اگر زن پیش از آنکه شوهرش با او نزدیکی کند به طوری که در مسأله پیش گفته شد مرتد شود؛ عقد او باطل میگردد. و همچنین است اگر بعد از نزدیکی مرتد شود ولی یائسه باشد، امّا اگر یائسه نباشد، باید به دستوری که در احکام طلاق گفته خواهد شد عدّه نگهدارد؛ پس اگر در بین عدّه مسلمان شود عقد باقی و اگر تا آخر عدّه مرتدّ بماند، عقد باطل است. و معنای یائسه در مسأله 437 گذشت.
(مسأله 2445) کسی که مسلمان زاده است چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام کند، اگر مرتد شود زنش بر او حرام میشود و باید به مقداری که در احکام طلاق گفته میشود عدّه وفات نگهدارد. ودر اصطلاح به چنین شخصی مُرْتَدّ فطری میگویند.
(مسأله 2446) مردی که از پدر و مادر غیر مسلمان به دنیا آمده و مسلمان شده اگر پیش از نزدیکی با عیالش مُرتدّ شود، عقد او باطل میگردد و اگر بعد از نزدیکی مرتّد شود، چنانچه زن او درسن زنهائی باشد که حیض میبینند باید آن زن به مقداری که در احکام طلاق گفته میشود عدّه نگهدارد، پس اگر پیش از تمام شدن عدّه، شوهر او مسلمان شود عقد باقی وگرنه باطل است.
(مسأله 2447) اگر زن در عقد با مرد شرط کند که او را از شهر بیرون نبرد و مرد هم قبول کند؛ نباید زن را از آن شهر بیرون ببرد.
(مسأله 2448) اگر زن انسان، از شوهر سابقش دختری داشته باشد؛ انسان میتواند آن دختر را برای پسر خود که از آن زن نیست، عقد کند و همچنین اگر زن انسان از شوهر سابقش پسری داشته باشد انسان میتواند دختر خود را که از آن زن نیست به ازدواج آن پسر در بیاورد. و نیز اگر دختری را برای پسر خود عقد کند میتواند با مادر آن دختر ازدواج نماید.
(مسأله 2449) اگر زنی از زنا آبستن شود، جایز نیست بچّه اش را سقط کند.
(مسأله 2450) اگر کسی بازنی که شوهر ندارد و در عدّه کسی هم نیست، زنا کند، چنانچه بعد او را عقد کند و بچّهای از آنان پیدا شود، در صورتی که ندانند از نطفه حلال است یا حرام، آن بچّه حلال زاده است.
(مسأله 2451) اگر مرد نداند که زن در عدّه است و با او ازدواج کند، چنانچه زن هم نداند و بچّهای از آنان به دنیا بیاید، حلال زاده است و شرعاً فرزند هر دو میباشد؛ ولی اگر زن میدانسته که در عدّه است و میدانسته که در عقد عدّه حرام است شرعاً بچّه فرزند پدر است و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به یکدیگر حرام میباشند.
(مسأله 2452) اگر زن بگوید یائسهام نباید حرف او را قبول کرد، ولی اگر بگوید شوهر ندارم یا در عدّه نیستم حرف او قبول میشود.
(مسأله 2453) اگر بعد از آنکه انسان با زنی ازدواج کرد، کسی بگوید آن زن شوهر داشته و زن بگوید نداشتم، چنانچه شرعاً ثابت نشود که زن شوهر داشته، باید حرف زن را قبول کرد.
(مسأله 2454) اگر زنی که آزاد و مسلمان و عاقل است دختری داشته باشد، تا هفت سال دختر تمام نشده پدر نمیتواند او را از مادرش جدا کند.
(مسأله 2455) مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است یعنی مکلّف شده عجله کنند، حضرت صادق× فرمودند: «یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند».
(مسأله 2456) اگر زن مهر خود را به شوهر صلح کند که زن دیگر نگیرد، احتیاط واجب آن است که زن مهر را نگیرد و شوهر هم با زن دیگر ازدواج نکند.
(مسأله 2457) کسی که از زنا به دنیا آمده، اگر زن بگیرد و بچّهای پیدا کند آن بچّه حلال زاده است.
(مسأله 2458) هر گاه مرد در روزه ماه رمضان یا در حال حیض زن با او نزدیکی کند معصیت کرده، ولی اگر بچّهای از آنان به دنیا بیاید حلال زاده است.
(مسأله 2459) زنی که یقین دارد شوهرش در سفر مرده اگر بعد از عدّه وفات که مقدار آن در احکام طلاق گفته خواهد شد؛ شوهر کند و شوهر اوّل از سفر برگردد باید از شوهر دوّم جدا شود و به شوهر اوّل حلال است ولی اگر شوهر دوّم با او نزدیکی کرده باشد؛ زن باید عدّه نگهدارد و شوهر دوّم باید مهر او را مطابق زنهائی که مثل او هستند بدهد ولی خرج عدّه ندارد.