نماز

مسأله 1: کسانی که شغلشان سفر کردن است مانند خلبانها و کشتیبانها و رانندگان ماشین در صورتی که حرکت آنها در مسافت شرعی (رفت و برگشت هشت فرسخ و بیشتر) انجام بگیرد نمازشان را تمام بخوانند و باید در ماه رمضان روزه بگیرند و هر گاه در وطن خود ده روز بمانند یا در نقطه‌ای ـ در ضمن مسافرت خود ـ قصد اقامۀ ده روز بکنند در سفر اول نمازشان شکسته می‌شود و روزۀ خود را باید بخورند و از سفر دوم به بعد نمازشان تمام است و روزه می‌گیرند و مثل این است احکام کسانی که شغل خود را در ضمن مسافرت انجام می‌دهند مانند تاجری که در ضمن مسافرت کردن متاع خود را می‌فروشد و می‌خرد و مثلاً طبیبی که برای طبابت و معلمی که برای تعلیم هر روز یا هر هفته‌ای یک روز یا دو روز از تهران به کرج می‌رود و برمی‌گردد.

مسأله 2: کسانی که در حوزه‌های علمیه یا دانشگاهها مشغول تحصیل هستند در صورتی که اقامت خود را در شهری که آن حوزه و یا آن دانشگاه در آن واقع شده است محدود به مدت معینی مثل 2 سال و 5 سال نکنند و همچنین کارمندان ادارات در صورتی که مدت ماندنشان در آن نقطه براساس ضوابطی که دارند محدود به حدّی نیست و خودشان نیز محدود نکنند نمازشان را در آن محل تمام بخوانند و روزه‌شان را نیز بگیرند یعنی آن محل برای آنها وطن محسوب می‌شود ولی اگر ماندن خود را در آن محل محدود کنند ـ هر چند به مدت طولانی مثل 20 سال ـ و برای کار مخصوصی در آنجا توقف دارند و خود را در آنجا موقت می‌دانند ـ اگر قصد اقامه نکنند ـ نمازشان شکسته و روزۀ خود را می‌خورند و بعداً قضای آن را بجا می‌آورند.

مسأله 3: فرقی میان بلاد کبیره (شهرهای بزرگ) مانند تهران و غیره کبیره، نیست مگر اینکه به اندازه‌ای بزرگ و محلات آن جدا از هم باشد که رفتن از یک محلّه آن به محلّه دیگر، مسافرت و دور شدن از وطن محسوب شود که در این صورت احکام مسافرت بر آن جاری می‌شود.